شتاب ستاره ها

یازار :

+0 به یه ن

تا به امروز پتانسیل گرانشی در کهکشان را از روی سرعت ستارگان و گاز کهکشانی استخراج می کردند. در مقاله جدید بنجامین سفدی و یارانش پیشنهاد می دهند که از داده های آخر گایا استفاده بکنند تا شتاب زاویه ای ستاره ها را اندازه بگیرند و به این ترتیب گرادیان پتانسیل و در نتیجه پروفایل ماده تاریک را به دست بیاورند. خیلی حرفه ها! شتاب زاویه ای ستارگان را اندازه گرفتن!

سیاهچاله با جرمی کمتر از جرم ماه

یازار :

+0 به یه ن

سیاهچاله ها به عنوان کاندیدای ماده تاریک از دیرباز مطرح بودند. اگر جرم سیاهچاله از ده به قوه ۱۵ گرم سبک تر بشه عمرش از عمر جهان کمتره و کاندید نمی تونه بشه. اگر بین ۱۰ به قوه ۱۵ تا ۱۰ به قوه ۱۷ گرم باشد، تابش هاوکینگش (دمایش حدود MeV) هست به طرق مختلف می تونه دیده بشه. (خط ۵۱۱ کی-ای-وی- پوزیترون دیده شده توسط وییجر(Voyager) و....). از اون طرف اگر جرمش بالای ۱۰به توان ۲۳ گرم باشه، اثرات همگرایی ضعیفش را باید می دیدیم که ندیده ایم. می مونه بازه بین ۱۰ به توان ۱۷ تا ۱۰ به توان ۲۳ گرم.

چند روز پیش (هشت مارچ) یک مقاله منتشر شد که می گفت این بازه برای کاندیداتوری ماده تاریک هم با مطالعه مسیر و مدار اجرام کمربند کایپر رد صلاحیت می شه! حرفشان اینه که برخوردهای (نه لزوما برخورد رو در رو) سیاهچاله ها در این بازه جرمی با این اجرام «خروج از مرکز» مدار آنها را تغییر می ده. منتهی به نظرم می رسه آنالیزشان درست نیست. چون که یک برخورد این وری خروج از مرکز را تغییر بده، یک برخورد دیگه اون وری تغییر می ده و دو تغییر می تونند همدیگر را تا حدی خنثی کنند. تا جایی که فهمیدم اینها اثرات را به هم جمع می بندند  در حالی که به نظرم باید رندم بودن جهت را هم لحاظ کرد. البته به احتمال قریب به یقین من درست متوجه نمی شم. من متخصص این کار نیستم اما یکی از نویسندگان مقاله یعنی آبراهام لوئب  از هاروارد در این رشته آدم  خیلی معروفیه.


کریستال زمان

یازار :

+0 به یه ن

الان فرانک ویلچک (برنده جایزه نوبل به خاطر نشان دادن آزادی مجانبی برهمکنش قوی) به دعوت آی-سی-تی-پی وبینار داد. سخنرانی در مورد کریستال زمان بود که مفهومی است که از سال ۲۰۱۲ روی آن کار کرده و در سال ۲۰۱۷ هم در آزمایشگاه تثبیت شده.  

فکر کنم برخی از خوانندگان این وبلاگ هم سخنرانی را شنیدند. در ابتدای سخنرانی معرفی کننده، کردیت اکسیون را هم تمام و کمال به او داد. ویلچک هم در فرمول بندی  اکسیون نقش مهمی داشته (اسم اکسیون را هم او پیشنهاد داده) اما  اکسیون ها را به اسم پچی و کویین می شناسند چرا که مکانیزم اکسیون برای حل مشکل فاز برهمکنش قوی ابداع آن دو نفر است. 


زمانی که هلن کویین که روی این موضوعات کار می کرد جامعه فیزیک خیلی مردسالارانه بود و در حق هلن هم جفاها می شد. الان آن دوران گذشته و اگر مردی در جامعه فیزیک آمریکا یا اروپای غربی حرفی بزند یا کاری بکند که اندکی بوی مردسالاری دهد روزگارشان را سیاه می کنند. هرکسی می خواد باشه!

امثال هلن کویین سختی ها کشیدند اما الان در جوامع فیزیک اروپا و آمریکا، زنها می توانند بدون  موانع مردسالارانه رشد کنند. در واقع امثال هلن بودند که این راه را صاف کردند. یکی دیگه از کسانی که در این راه بسیار کوشید   میلا بالدو  چئولین از دانشگاه پادوا بود که  کنفرانس های تلسکوپ نوترینو که در روز های گذشته از آن یاد کردم پایه ریزی کرد.  میلای نازنین برای حقوق زنان در جامعه فیزیک عمری کوشید. هر دوی این بزرگواران (هلن در استنفورد و میلا در ایتالیا) به شخص من خیلی خوبی کردند. روح میلا شاد و عمر با عزت هلن طولانی باد.


عاقبت جوینده (نوسان) یابنده بود!

یازار :

+0 به یه ن

در نوشته پیشین ام به نام پاتریک هوبر اشاره ای کردم. هوبر به همراه توماس شوتس  و پیلار کولوما سال پیش در آگوست مقاله جالبی نوشتند. نشان دادند که  در داده های نوترینوی رآکتوری بگردی حتما رفتار نوسانی پیدا می کنی! حتی اگر در واقعیت نوسانی در کار نباشد، به خاطر افت و خیز آماری، بهترین برازش برای داده ها، مقدار غیر صفر به زاویه درآمیختگی با نوترینوی استریل می دهد. این یک بازی یا شعبده بازی آماری است!

چند سال پیش استادم اسمیرنف به شوخی چنین چیزی گفت. اینها واقعا اثبات تحلیلی و ریاضی کرده اند.

این را هم توضیح می دهند که در این آزمایش ها  از توزیع مجذور کای برای محاسبه p-value و....  نمی توان بهره جست چرا که یکی از پارامتر ها (مجذور سینوس درآمیختگی) نزدیک مقدار کرانی است و در نتیجه قضیه ویلک اعتبار ندارد. البته این نکته قبلا توسط چند گروه دیگر از جمله توسط کارلو  جونتی  نشان داده شده بود.


خبر امروز از موسسه کورچاتف

یازار :

+0 به یه ن

محاسبه اسپکتروم نوترینوهای رآکتوری کار سختیه. از بس که در یک رآکتور فرآیند های گوناگونی انجام می گیره. مولر و پاتریک هوبر این کار راانجام داده بودند. برای input از داده های ILL در مورد شار الکترون در فرآیند های بتا استفاده کرده بودند. آی-ال-ال یک آزمایشگاه بین المللی در فرانسه هست. پیش بینی پاتریک و هوبر برای شار کل نوترینو  حدود ۴-۵ درصد از مشاهدات کمتر در می آمد. این همان قضیه RAA =Reactor Antineutrino Anomalyمعروفه که حدود ده سال هست باهاش درگیریم.

امروز یک مقاله توسط یک گروه روسی در این زمینه منتشر شد. حرفشان اینه که اگر به جای داده های قدیمی آی-ال-ال از داده های اندازه گیری شده توسط موسسه کورچاتف استفاده کنیم این کمبود ۴-۵ درصدی را نخواهیم داشت.

موسسه کورچاتف در روسیه هست. کورچاتف یک فیزیکدان هسته ای در روسیه بود که در تهیه بمب اتمی روس ها نقش مهمی داشت. خلاصه ختم به خیر شد. هم جنگ سرد و هم این آنومالی ده ساله ما.


  • [ 1 ]